نمیدونم چی بنویسم
فقط خسته ام ، خسته
قرص خواب لازم دارم
صبر ، صبر ، صبر ...
تنها کاری که از دستم بر میاد امید به خداست
و
صبر ...
دل بستن
دل کندن
دل سپردن
خدایا اگه قراره بدی پس چرا میگیری ؟ این "دل" لعنتی هنوزم طاقت اینجور چیزارو نداره ...
به کجا داریم میریم ما ؟
جوری شده که اگه ادم باشی سریعا برچسب اسکل بودن بهت میچسبونن .
همرنگ جماعت نشدن سخته ، سخت ...
زمان : دیشب
مکان : خونه مجردی با هم خونه ای گرام!
یه عده دختر و پسر مست و چت در حال رقص !
پوزیشن : یه گوشه نشستم دارم با موبایلم بازی میکنم!
به این سبک زندگی عادت ندارم ، خدایا داری چیو رو من تست میکنی ؟ تو جمعشون نگهم میداری ولی میگی نباید کاری کنم ! این بار به خیر گذشت ، دفعه های بعد چی ؟
پ.ن: یه شب سخت و پر از بغض داشتم . درحال مکالمه با خدام! پر بغض ...
پ.ن: دیشب یادش افتادم ! یعنی الان کجاست ؟ داره چیکار میکنه ؟ نکنه تو یکی از این مدل جمع های اینا باشه ؟ ( فیلینگ حس ترس)
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست / تا اشارات نظر نامه رسان من و توست ...
امروز رفتم دنبال کارای اعزام حج ...
اگر رفتی شک نکن ، این سفر ، سفر یقین است . یقین داشته باش که خداوند تو را برای میهمانی اش برگزیده است .
پ.ن1 : ادعایی ندارم که مثلا برگزیده ام و این چیزا . اتفاقا من لیاقت رفتن ندارم !
پ.ن 2 : درست شده ، فردا تکمیل میشه این پروسه! خود اوستا کریم اوکی میکنه :-)
به روزگار شبی بی سحر نخواهد ماند / چو چشم باز کنی صبح شب نورد اینجاست
پ.ن: دقت کنید که گفته "صبحه شبنورد /sobhe shab navard ) - خاصیت صبحو داره گوشزد میکنه ! مثل "ماه پشت ابر نمیمونه " و ...
مدت یک هفتس که سخت سرم شلوغه
هرچی سر آدم شلوغ تر باشه ، مشکلاتش کمتر یادش میاد ...
کمتر یادش میاد گذشته هاشو ، کمتر یادش میاد اونایی که رفتن رو ...
ولی همیشه یکی "ملکه" ی دل آدم میمونه فقط !
پ.ن:
اندکی صبر / سحر نزدیک است...
آهنگ بلاگ "سنگ صبور " خیلی خوبه ، یه آرامش خاطر خاصی میده وقتی به ته خط میرسم
اسمم برای عمره مفرده در اومده !
عجیبه ، من ؟
حتی بعد از مهلت مقرر ثبت نام کرده بودم ، نمیدونستم تمدید شده !
سخت دارم کار میکنم .
روحیه ندارم وقتی نیست
ولی انگیزه دارم ...
روحیه و انگیزه بدون هم زیاد کاری پیش نمیبرن ! چون انگیزم وقتی به این فکر میکنم که اگه من به قولم عمل کردم و تا عید بدون اون دوام بیارم و زندگیمو نظم ببخشم ، آیا اون موقع همچنان به تعهداتش پایبنده ؟
سپردم دشت اوستا کریم تا ببینم چی میخاد برام ...
دور همی با دوستای جدید
استخر و سونا
بعدشم سینما
خانواده همه جمعن ، عالیه
هلاک خوابم ...
عشق همیشه برای آدم پیش نمیاد ، و وقتی هم که به وجود میاد ، می خوای که اونو بقاپی و نگهش داری
The Prince and Me -2004
از اولین روزی که دیدمش حدود دو سال میگذره
از اولین روزی که باهاش هم صحبت شدم حدود 110 روز میگذره
و تا نوروز 94 باید تنها بمونم تا به قولم عمل کرده باشم .
حدود 125 روز مونده تا عید !
الان داشتم اس ام اس هاشو میخوندم ، تازه فهمیدم اشتباهم چی بوده !!!
با امید زنده ام ، خدا بزرگه
صبح جمعه ،
دله گرفته ،
کار زیااااد و وقت کم ...
+ برنامه ریزی های مداوم و درحال تغییر
# تنها با امید بودن دلم توی دلش زنده ام و سر پا ایستاده ام !